جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه جان پروردن: (تعداد کل: 1)
جان پروردن
[پَرْ وَ دَ] (مص مرکب)جان را تازه کردن. روح را شاداب کردن. روح و روان پرورش دادن :
کجا رفت ای دریغا آن دل ریش
که جان پرورد با جان پرور خویش.نظامی.
آتش ز لعلت میجهد نعلم در آتش مینهد
گر دیگری جان میدهد سعدی تو جان میپروری.
سعدی.
سعدیا دیده نگه داشتن از صورت خوب
نه...
کجا رفت ای دریغا آن دل ریش
که جان پرورد با جان پرور خویش.نظامی.
آتش ز لعلت میجهد نعلم در آتش مینهد
گر دیگری جان میدهد سعدی تو جان میپروری.
سعدی.
سعدیا دیده نگه داشتن از صورت خوب
نه...
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.